آمَد و شُد

آمَد و شُد

علاقه‌مند به علوم اجتماعی، هنرهای تجسمی، فلسفه و ادبیات.
ساکن تهران و سرگردان در سایر سرزمین‌ها.
در تلاش برای دیدن و شنیدن هرچه بیشتر.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نگرانی» ثبت شده است

 معانی و مصادیق آزادی و این که منظور از آزادی واقعا چیه یه بحث خیلی قدیمیه و داستانیه که سر دراز دارد و همیشه هم موضوع دعوا و مرافعه بوده‌.

الان این وقت شب نمی‌خوام دربار‌ه‌ی این مسئله صحبت کنم. فقط می‌خوام درمورد یکی از مصادیق محدودیت یا همون نقض آزادی صحبت کنم.

این که یک نفر رو به این خاطر که دوستش داریم و نگرانشیم، نذاریم اون کاریو که دوست داره انجام بده یکی از مصادیق محدودیت و نقض آزادیه.

به عنوان مثال اگر زنی رو از فتح قله‌ی یه کوه نهی کنیم به این دلیل که شوهر و بچه داره و طبیعتا عزیز اونهاس و نگرانیم که بلایی سرش بیاد، یه جور اعمال محدودیته.

این مسئله البته جنسیتی نیست و بخاطر دارم که دو سال پیش یک آقای جوانی در حین کوهنوردی زیر بهمن گیر کرد و فوت شد. می‌گفتند انسان خوب و استاد نمونه‌ای بود. متاهل بود و یه پسر کوچک داشت و همسرش هم دختری رو باردار بود. به نظرم فقط عاشقان در کوه می‌میرن و گویا مرگش هم مثل زندگیش الگو بود.

این که اطرافیانش چه دیدگاهی درباره‌ی مرگش دارند رو من در جریان نیستم، اما قطعا عده‌ای بر این باورن که چرا کسی که زن و بچه داره باید چنین ریسکی رو بکنه؟ حرفی که می‌تونه از جهاتی درست و به حق باشه، اما حرف درست و به حق همیشه آزادی بخش نیست. چنین دیدگاهی خیلی دست و پا گیره و عینِ محدودیته.

چرا خودِ من از تجربه‌ی برخی موقعیت‌ها و کارهای پر ریسک، هیجانی و تابوشکنانه خودم رو منع کردم؟ به این دلیل که خانوادم نگرانم بودن و این نگرانشون از دوست داشتنشون میاد. شاید زیبا به نظر بیاد، اما یه جور اعمال محدودیت و نقض آزادیه.

تمام

حدیث ملاحسینی

 

 

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۰۱ ، ۰۲:۳۸
حدیث ملاحسینی