"دانیال"
قبرستان همیشه برای من منبع خیالبافی بوده است. همیشه عادت داشتم به تکتک سنگ قبرها نگاه کنم، به اسامی، به تاریخ تولد و مرگ و اگر عکس متوفی روی سنگ حک شده، خوب درش کنکاش کنم. این خیالبافی و تخیل من، زمان مواجهه با قبر کسی که در جوانی فوت کرده است دو چندان میشود؛ چرا که همواره تکهای از وجود خودم را در آنها میبینم و قطعاً آن که رشتهی زندگیاش زودهنگام از هم گسیخته شده است حرفهای ناتمام زیادی دارد. به عبارتی گویاترین و شیرین زبانترین قبرها از نظر من قبر جوانها است. خیلی دلم میخواهد در یک کافهای با حوصله پای صحبتهایشان بنشینم و از خانهای که درش زندگی میکردند، تخت خوابی که روی آن میخوابیدند، چالشها و آرزوهای تحصیلی و کاریشان، روابط عاطفی و اولین بوسهای که تجربه کردند، سرگرمیهایی که یک زمانی باعث درخشش چشمانشان میشده و از شیطنتها و خرابکاریهایشان برایم بگویند و من با جان و دل به تک تکشان گوش بسپارم و نوشیدنیام را سر بکشم. مهمترین پرسشم از آنها این خواهد بود که چه اتفاقی باعث شد که این دنیا را ترک کنند و آیا از این که مدت زمان زیادی را اینجا سپری نکردند شاکی و ناراحتند؟ آیا احیاناً چیزهای بیشتری میخواستند؟
با همین ذهنیت، یک شب خیلی اتفاقی با عکس این سنگ قبر در اینستاگرام مواجه شدم. تمامی کامنتهای عکس را زیر و رو کردم تا بلکه اطلاعاتی دربارهی آن به دست بیاورم. از خوبیهای شبکههای مجازی این است که بلاخره فردی یا افرادی پیدا میشوند که از گمنامترین و خاصترین چیزها هم اطلاعاتی داشته باشند و از آن مهمتر، گمنامترین و خاصترین چیزها را به دیگران معرفی کنند. یکی گفته بود "دانیال" موتور سنگین سوار میشده و شبی در اثر تصادف جانش رو از دست میده و یک نفر دیگر نوشته بود که خواهر هنرمندش این سنگ قبر را برایش طراحی کرده است و این خانواده را دورادور میشناخته.
به سنگ قبر بیشتر دقت میکنم، بیشک از شیرین زبانترینهاست که با تمام نقشها و طرحهایش دارد خودش را به دنیای زندگان تحمیل میکند. گویی هنوز میخواهد برق چشمانش را در لحظاتی که به سرگرمی مورد علاقهاش میپرداخته و شتاب جریان خون در بدنش را به رخ همگان بکشد.
او در آستانهی ۳۱ سالگی همه چیز را گذاشت و رفت و تنها چیزی که همچون قلب تپندهای گرما و انرژیاش را به غریبهها منتقل میکند همین سنگ قبر منحصر به فرد اوست.
سنگ قبری که با دیدنش شاید بگویی خوشا کافه رفتنها، خوشا گپ زدنها و خندیدنها و خوشا بودنها...
حدیث ملاحسینی
عکس: صفحهای در اینستاگرام