مزاحم تلفنی
امروز ساعت ۱۰-۱۱ صبح بود که یه آقایی به من زنگ زد.
گفتم شما؟ گفت منو نمیشناسی؟ چند بار پشت سر هم هی گفت منو نمیشناسی؟
از این که داشت آشنا بودنش رو به من تحمیل میکرد واقعاً عصبی شدم.
گفتم نه نمیشناسم. گفت ولی من تو رو میشناسم. گفتم من شما رو نمیشناسم، میشه اسمتون رو بگید؟ یه اسمی همینجوری گفت.
چون با کمی تأخیر حرف میزد مشخص بود که داره فکر میکنه و حرف میزنه.
گفتم من کسی به این اسم نمیشناسم و گوشی رو قطع کردم و شماره رو بلاک کردم.
سالهاست که مزاحم تلفنی دیگه هیچ رونقی نداره. اما طبق معمول وقتی کاملاً مطمئن میشیم که دورهی چیزی به سر اومده و به تاریخ پیوسته، با حضور ناگهانیش از زیر تل انبار خاطرات حال خوب کن و حال بهم زن ما رو غافلگیر میکنه.
مزاحمان تلفنی ممکنه برای یه شادی آنی هر شمارهای رو هدف بگیرن. اما عدهای هم ممکنه با یه امیدی به سراغ غریبهی ندیده و نشناختهای برن که تنها نقطه اشتراکشون در اون لحظه، اتصالشون به شبکه تلفن هست.
سوال اینجاست که چنین افرادی از یه آدم ناآشنا و تصادفی چطور امیدی رو جست و جو میکنن؟ اون امید از چه جنسیه؟
بهرحال از تکنولوژی متشکرم که گزینهی مسدود کردن شمارههای ناخواسته رو گذاشته و جلوی خیلی از اعصابخوردیها و دعوا و مرافعههای احتمالی رو گرفته.
حدیث ملاحسینی
شماره پرایوت نبود که؟یا مثلن 1234؟