واگویهی شماره ۹
جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۲:۳۵ ق.ظ
شما رو نمیدونم، ولی من در دههی بیست زندگیم از زمین و زمان خیلی طلبکار بودم. اما هرچی به اواخرش نزدیک شدم و الان که به سی سالگی رسیدم اون طلبکاریای که چاشنی لوسی و کمالگرایی داشت خیلی خیلی رنگ باخته.
الان به معنای واقعی میفهمم که زندگی هتل نیست که همه چیز رو برات بذارن توی سینی تزئین شده و یه ماچ هم ازت بکنن.
این دنیا با همهی ارکانش نوکر در خونهی من نیست که جلوم دولا راست بشه.
و... خوشحالم از این حالم. همین.
حدیث ملاحسینی
۰۲/۰۲/۰۱
این یعنی بزرگ شدن :)