گذشتِ مادرانه
مادر و مادرانگی گره خورده به مفاهیمی چون گذشت، ایثار و فداکاری. این ایثار و فداکاریها بیشتر در قالب تحمل دوران حاملگی، درد زایمان، شب بیداریهای دوران نوزادی، خونهنشین شدن مادر، یک عمر به دوش کشیدن زحمت بزرگ کردن بچه و غیره، شناخته میشه.
اما یک نوع گذشت دیگه هم هست که شاید کمتر بهش توجه شده؛ این که مادر بخاطر بچه در یک ازدواجی که به بنبست رسیده به ناچار بمونه و شریک زندگیای رو تحمل کنه که هیچ خیر و خوشیای ازش نمیبینه.
من شخصاً مخالف سوختن و ساختن و ماندن به هر قیمتی هستم. اما این شعار شاید از دور راحت به نظر بیاد و وقتی عملاً وارد بعضی زندگیا میشی میبینی که اون زن بخاطر خیلی چیزها که شرحش بیش از حد طولانی و پیچیدهس، ماندن بخاطر بچهش رو از سر اجبار انتخاب کرده.
گذشت مادرانه میتونه به شکل تاب آوردن در یک زندگی مشترک ناخوشایند و زجرآور باشه... یک گذشت هولناک. البته شاید پدرانی هم پیدا بشن که این فداکاری رو بکنن.
من این شکل از گذشت رو نمیپسندم و ستایش نمیکنم.
حدیث ملاحسینی
موافقم.
البته کلا با بچه دار شدن در شرایط فعلی دنیا مخالفم.