افرادی که خودشون رو مبلّغ و یا مروّج یک دین، مکتب فکری و یا مرام و مسلک خاصی میدونن و زندگیشون رو وقف ترویج و گسترش کمونیسم، فمینیسم، لیبرالیسم، بودیسم، نوع خاصی از عرفان و غیره و ذلک میکنن، به نظر من زمانی که بچهدار میشن باید به طور کلی این حرفه رو ببوسن و بگذارن کنار. میتونن اعتقاداتشون رو حفظ کنن و باهاش زندگی کنن، ولی قید تبلیغ رو باید بزنن.
چون احتمالش خیلی زیاده که اون بچه تبدیل به مخالف سرسخت خودشون بشه و با رفتار و سبک زندگی صد و هشتاد درجه متفاوت از والدینشون، عملاً اثرات اون تبلیغات رو بر دیگران خنثی کنن و به صورت غیرمستقیم به دیگران این پیام رو برسونن که این آرمانها و سخنوریها چیزی جز یک مُشت مزخرفات و اراجیف نیست.
شخصاً معتقدم اگر کسی میخواد مکتب خاصی رو تبلیغ کنه، اول باید از نزدیکان و خانوادهی خودش شروع کنه و تعالیمش رو با موفقیت به اونها منتقل کنه و بعد بیاد سراغ بقیهی آدما. کسی توی چارچوب خونه و خونوادهی خودش موفق عمل نکرده و بچهش و همسرش افکارش رو قبول ندارن و دارن به شیوهی دیگری زندگی میکنن، بهتره برای دیگران هم تعیین تکلیف نکنه و "راه سعادت" رو نشونشون نده.
حدیث ملاحسینی