آمَد و شُد

آمَد و شُد

علاقه‌مند به علوم اجتماعی، هنرهای تجسمی، فلسفه و ادبیات.
ساکن تهران و سرگردان در سایر سرزمین‌ها.
در تلاش برای دیدن و شنیدن هرچه بیشتر.

۱۲ مطلب با موضوع «صراحت و رُک‌گویی» ثبت شده است

  کسانی که نذر و نیاز و انواع دعاها رو می‌کنن تا دوست پسرشون یا معشوقشون (هر چیزی که اسمش رو می‌خواید بذارید) بیاد خواستگاریشون و باهاش ازدواج کنن چرا بعد از مدتی که از ازدواجشون می‌گذره به یه مجردی که می‌رسن می‌گن: "من اگه جات بودم می‌رفتم خارج دکترا و پُست دکترا می‌خوندم و پرفسور می‌شدم"؟ 

 

 

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۱ ، ۰۲:۰۰
حدیث ملاحسینی

عروسی اقوام درجه یک معمولا آنچنان دلچسب نیست، چون دوندگی زیادی داره و این که از اولِ همه‌ی تشریفات مثل مراسم عقد و اعلام هدایا و... باید حضور داشت و آخرین نفر هم محل جشن رو ترک کرد. بیشتر از سایرین باید رقصید و خودی نشون داد و کمتر فرصت می‌شه که آدم یه چیزی بخوره و به محیط اطرافش توجه کنه. باید با حرارت و احساس بیشتری سلام علیک کرد و خوشامد گفت و این چیزیه که از من خیلی انرژی می‌گیره. واقعا برای ساعاتی احساس می‌کنم که تبدیل به یه عروسک سخنگو می‌شم که فقط راه می‌ره و سلام و احوال پرسی می‌کنه. تازه باید خیلی مواظب می‌بودم که مبادا کسی وارد بشه و من بهش سلام و خوشامد نگفته باشم و همین غفلت باعث بشه که احتمالا از جانب اون فرد یه آدم بیشعور به حساب بیام. هیچ چیز به اندازه‌ی این تعارفات شعاری و تو خالی منو خسته نمی‌کنه و این که مدام باید در جوابِ این آرزوی تکراریِ «ایشالا عروسی شما» با لبخند کلمه‌ی تکراریِ «ایشالا» رو بازگو کنم.

در کل سلام و تعارف کردن برای من از کودکی یک چالش بزرگ و یه چیزی تو مایه‌های شق القمر بود. سال‌ها طول کشید تا تونستم در حد قابل قبولی این مهارت رو یاد بگیرم و اجرا کنم. البته کماکان با ۳۰ سال سن هنوز این نقد بر من وارده که چندان «با شور و حال» سلام علیک نمی‌کنم. واقعیتش نمی‌تونم خودمو بیش از حد خوشحال نشون بدم، چون معمولا پیش نمیاد که بیش از حد از دیدن یک نفر خوشحال بشم. این همه اصرار برای ابراز احساسات الکی رو هم به هیچ وجه نمی‌پسندم و دلیلی نمی‌بینم که خودم رو در فشار و تنگنا قرار بدم تا اون احساس دروغین رو به نمایش بگذارم. می‌گن اگر با شور و حال سلام و تعارف کنی محترمانه‌تره، اما من واقعا سر همین کلمه‌ی «احترام» و معانی و مصادیق اون خیلی بحث دارم که به موقع درموردش می‌نویسم. 

فعلا در همین حد می گم که به نظرم توی این فرهنگ، احترام بیشتر معادل ریاکاری و دروغ و چاپلوسیه. بقیه‌ش باشه برای بعد.

 

پ.ن: توی این شرایط هیچ شادی و خنده‌ای نمی‌تونه از ته دل باشه. دل عزاداره و کاریش نمی‌شه کرد.

 

حدیث ملاحسینی

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۰۱ ، ۰۲:۰۴
حدیث ملاحسینی