آمَد و شُد

آمَد و شُد

علاقه‌مند به علوم اجتماعی، هنرهای تجسمی، فلسفه و ادبیات.
ساکن تهران و سرگردان در سایر سرزمین‌ها.
در تلاش برای دیدن و شنیدن هرچه بیشتر.

۱۱ مطلب در دی ۱۴۰۱ ثبت شده است

وقتی سرانجام یه چیزی خوب و مطلوب می‌شه، می‌گن «شانسش خوب بود» یا «خدا براش خواست، لطف خدا شامل حالش شد» و از این دست جملات. در عوض، وقتی عاقبت یه کاری بد می‌شه می‌گن «تقصیر خودش بود، خودش خواست فلان کارو بکنه!» یا «آدمیزاد عقل داره، می‌خواست حواسشو جمع کنه!» و قس علی هذا.

راستش هیچکدوم از این قضاوت‌ها رو منصفانه نمی‌دونم. چرا تمام نیکی‌ها و خیر و خوشی‌ها رو خدا لطف می‌کنه و به ما پیشکش می‌کنه؟ و چرا در مشقت‌ها و تلخکامی‌ها بنده‌ی خدا متهم و مقصره؟

البته در مواردی مثل فوت یه آدمی که در زندگیش سختیای زیادی کشیده و با یه بیماری لاعلاج دست و پنجه نرم می‌کرده، این جمله رو زیاد از اطرافیان می‌شنیدم که می‌گفتن «بعضیا سرنوشتشون اینطوری نوشته شده دیگه و خدا برای براشون اینطوری مُقَدر کرده». به خاطر دارم که در زمان فوت مادر بزرگم و عمه‌م چنین توجیهات و استدلال‌هایی رو برخی به زبون میاوردن و این مسئله نه تنها تسکینی برام نبود، بلکه یه جورایی منو خشمگین می‌کرد. اینم یه نکته‌ی جالب دیگه که بعضی افراد فکر می‌کنن با حواله دادن تراژدی‌های زندگی به تقدیر و سرنوشت و خواست خدا و هر نیروی مافوق بشری می‌تونن خودشون رو متقاعد کنن و آرام بگیرن، که البته هم بی‌تاثیر نیست.

اما چیزی که من از این صحبت‌ها برداشت می‌کنم اینه که حقیقتا وقایع و پیشامد‌های زندگی درک و هضمشون به این راحتیا نیست که ما فکرشو می‌کنیم و با هیچ یک از این جملات یک خطیِ نخ نما جمع و جور نمی‌شن. 

به نظرم مفاهیم عمیقی مثل جبر و اختیار و تقدیر و سرنوشت بخاطر این که مثل نقل و نبات تو دهن مردم داره می‌چرخه واقعا دارن اون معنای واقعیشون رو از دست می‌دن و لوث می‌شن. درنهایت هم تبدیل به یه بازی ذهنی بی‌مزه می‌شن و تهش یه حرفی زده می‌شه، برای این که صرفا زده بشه و هیچ نتیجه‌ی خاصی هم ازش درنمیاد. 

 

حدیث ملاحسینی

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۰۱ ، ۰۳:۲۰
حدیث ملاحسینی