آمَد و شُد

آمَد و شُد

علاقه‌مند به علوم اجتماعی، هنرهای تجسمی، فلسفه و ادبیات.
ساکن تهران و سرگردان در سایر سرزمین‌ها.
در تلاش برای دیدن و شنیدن هرچه بیشتر.

احوالات امشب با بیتی از حافظ (۲)

سه شنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۱، ۱۲:۴۱ ق.ظ

 

"در بیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زد قدم/ سرزنشها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور"

حافظ 

 ارزش، مواجهه و چالش داشتن با خار مغیلانه و نه رسیدن به کعبه. رسیدن به کعبه یعنی رسیدن به سکون و ثباتی بی‌معنا.

حدیث ملاحسینی 

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱/۱۲/۲۳
حدیث ملاحسینی

نظرات  (۲)

با اینکه هم به حافظ و هم به کُل شعر کلاسیک فارسی نقد دارم، اما این بیت از معدود چیزهاییه که در جهان امروز کمی قابل تحمله.

+ گمان می‌کنم کاملن بستگی داره به اینکه «کعبه» و رسیدن بهش رو پایان قلمداد کنید یا شروع مرحله‌ای جدید.

پاسخ:
سپاس از توجهتون‌.
منطقیه که کعبه رو شروع مرحله‌ای جدید قلمداد کنیم.

بنظرم متن پایین شعر جز تصاویر مشترک ارتباط دیگه‌ای با شعر حافظ نداره. یا شاید به عمد خواستین حرفی بر خلاف حافظ بزنید. وگرنه حافظ شوق کعبه رو هدف و غایت عمل قرار داده و خار مغیلان رو یه رنج نادیدنی و بی‌اهمیت دونسته. اما خودم اگه بخوام نظر خودمو بگم چیزی بین حرف شما و حافظه. هم شوق کعبه باعث حرکت میشه، هم سروکله زدن با خار مغیلان و ب آفتاب سوزان و ... چیزی از شوق مقصود کم نمیکنن که هیچ، میتونن مسیر رو جذابتر و عزیزتر بکنن. بدون اون مقصود، خار مغیلان یه عذاب بی‌معنا و پوچه اما با مقصود معنا پیدا میکنه، حتی برخلاف ذاتش معنایی دوست‌داشتنی!

پاسخ:
ممنون از نظرتون‌.
عده‌ای مسیر رو بیشتر مورد توجه قرار می‌دن و عده‌ای هدف رو. شخصاً دوست دارم به مسیر بیشتر توجه کنم و ازش لذت ببرم حتی اگر رنج درش باشه. اما به قول شما تا مقصودی نباشه شاید دردسرهای مسیر بی‌معنا باشن.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی