در باب بچهدار شدن
برادرم و همتایش هیچکدام علاقهای به بچهدار شدن ندارند. خوشبختانه خانوادهی من از آن دست خانوادهها نیست که ازدواج و بچهدار شدن و... رو به دیگران تحمیل کنن و در آرزو و حسرت این چیزها بشینن و زندگی رو فقط از دریچهی این مقولات نگاه کنن. حتی گاهی در قالب جملات معترضه، مادر و پدر شدن رو یک مخمصه و گرفتاری بیپایان قلمداد میکنن.
اما نکتهی جالب اینجاست که وقتی از بیعلاقگی برادرم نسبت به بچه صحبت میشه، این وسط کسانی پیدا میشن که با یک حالت تعجبِ آمیخته به سرزنش و کمی هم ژست همه چیز دانی، میگن که "نه! حتما پشیمون میشه و نظرش عوض میشه".
سوال من اینجاست که چرا بچه خواستن امری طبیعی و مقبوله، درحالی که بچه نخواستن یه جور انحراف فکری و احساسیه که بعدا انسان از این کجروی ابراز ندامت میکنه و به راه راستِ تولید مثل قدم میگذاره؟؟ چرا هیچ موقع از کسانی صحبت نمیشه که از بچهدار شدن چندان خشنود و خرسند نیستن و اگر به عقب برمیگشتن هرگز چنین کاری رو نمیکردن؟؟ چرا این جملهی "نه! حتما پشیمون میشه و نظرش عوض میشه" رو در جواب کسانی که قصد بچهدار شدن دارن به کار نمیبرن؟؟
بدیهیه که اگر بخوایم به دید درست و واقعبینانهای نسبت به یه پدیده دست پیدا کنیم باید به همهی نظرات و روایتها گوش کنیم و صرفا محو نوحهخوانی زنانی که در آرزوی مادری به سر میبرن نشیم و اینطور برداشت کنیم که حتما و قطعا بچهدار شدن آرزوی هر انسانیه.
نظر شخصی خودم اینه که پشیمانی از بچهدار شدن به مراتب دهشتناکتر از حسرت نداشتنشه. بچهدار شدن میتونه برای یکی موهبت باشه و برای دیگری مصیبت. همه قرار نیست در حسرت و آرزوی یک چیز باشن و باید برای تفاوتها احترام قائل شد.
حدیث ملاحسینی
حدیث جان داستان اینه که افراد حواسشون نیست که بعضیها حواسشون هست!
بعضیها از بچه فقط همان عروسک را میفهمند که در دوران نوزادی باهاش بازی کنند. بعد که بچه بزرگ شد و دردسراش بزرگتر شد و وارد جنگ و دوران وحشتناک کوپن و نبود شیرخشک و بعد هم دلار ۳۵هزارتومنی همون فرزند به پدرمادر نقد خواهد کرد که از ابزار جلوگیری استفاده میکردی و منو به دنیا نمی آوردی ...
من همیشه به خانوادم میگم که شما چرا این اشتباه رو کردید.. ماها متولد دهههایی هستیم که پدرمادرهامون درست وسط جنگ تحمیلی بودن ! صدام رو سرشون بمب میریخت! همه چی کوپنی و کم و محدود بود! کشور به هم ریخته بود! دنیا به عظما رفته بود! و اینا ما را حامله شدند و به دنیا آوردند! ازشان میپرسم میگویند که ما فکر میکردیم بهتر میشود!
بعضیها با آرزوهای واهی و تفکرات واقعی شخص دیگری رو به دنیا میآوردند و گند میزنند به وجودش و الان من نوعی باید این وضعیت را تحمل کنم چون کسان دیگری خواستند من را به دنیا بیاورند!
اما نسل جدید نسل ماها حواسشان هست و میدانیم که این فرزند آینده میخواهد ، کره زمین رو به نابودی به دست بشریت است و ما به به دنیا آوردن بچه ، در اصل به او خیانت میکنیم. مگر شرایط خاصی داشته باشیم که بدانیم قرار نیست این اتفاق بیفتد. با این آرزوهای سطحی و فلان که نمیشود برای وارد کردن کسی به زندگی تصمیم گرفت! آن هم یه شخص بیگناه که به درخواست خویش به دنیا نیامده است!
زمان قدیم وضع خرابتر بود و بعضیها به خاطر حرف بعضی کودنهای احمق بچهدار میشدن تو اوج فقر و بدبختی شون که مثلا فاطما خان باجی زر نزنه که اوجاقشون کوره! شما ببین دغدغه و دلیل به دنیا آوردن یه انسان چه قدر پست و داغون میتونه باشه! ولی نسل الان گوش نمیکنه و برای بچه دار شدن حتما باید دلیلهای بزرگتر و معقولتری داشته باشه. و ما این رو مدیون پیشرفت بشری هستیم . باز الان بچهدار نشدن رو خیلیها درک میکنن و میگن خب طرف شرایطش رو نداره یا بچه رو میخواد چکار.. زمان قدیم بود انقدر زرزر میکردن که جوون تازه عقد کرده سریع میرفت یکی دو تا مینداخت پایین که بگه نازا نیست و از این حرفها و اول ازدواج که شیرینی زندگی مشترکه و این صحبتا و از طرفی چون اولشه هنوز شراط اقتصادی خانواده جدید درست و حسابی نیست و پیشرفتی نکرده با آمدن بچه هزینهها بالا میره و جوونها باید جون و عمر و انرژی بذارن و تو فقر و بدبختی بچه را بزرگ کنن تا بشود یکی مث من که بگوید شما پدرمادر وقتی دیدید فقیرید و جنگ است وفلان چرا اصلا من را به دنیا آوردید؟ به چه فکر میکردید؟؟ شما که میدانستید این کشور ، کشور نمیشود چرا مرا به دنیا آوردید؟ داستان اینه حدیث جان.
این همون برمیگرده به داستان تعمیم دادن که بعضیها توی ازدواج گند میزنن و عرضه مدیریتشو ندارن و هرجا میرن برای بقیه نسخه میپیچند. یا بعضیها مثلا توهم میزنن که آقا بچه نداشته باشی ریشه نداری و فلان! خب نداشته باشم! دقیقا جمله آخرت منظور منه و درسته .. بچه نداشتن بهتر از پشیمانی بچه داشتنه!
تازه باز ما مودبیم . ببخشید ببخشید شنیدم از اطرافیان که به پدرمادرشون میگویند که نجاست خوردی به دنیا آوردی! ۲۰۰ تومن میدادی میپوشیدیش و جلوگیری میکردی تا که امروز ۲۰۰ میلیون مجبور نشی بدی به فلان چیز!
و واقعا چرا تولید مثل کردن آن هم در این دنیای داغون طبیعی و استاندارده و به قول تو کسی باید بگه پشیمون میشه! مگه ما عقل نداریم؟ برای همین درسته که ما باید درک کنیم و هر کسی راه زندگی خودشو داره. من نه تولید مثل کردن رو زیر سوال میبرم و نه نکردنش رو. من میگم هرکسی شرایط خودشو داره و لزوما تولید مثل کار درستی نیست! اینکه ده تا بریزی بیرون تو بدبختی همه شون تو حقارت و عقده بزرگ بشن و آه و نفرینت کنن پدر مادر نمونه نیستی! ، یه احمقی!
ببخشید خیلی حرف زدم سرتو درد آوردم