کمبودها
همهی ماها بدون شک فقدانها و خلأهایی توی زندگیمون داریم. همهی ماها از یه جای خالی و یه نقص رنج میبریم. ممکنه در هر مقطعی از زندگیمون یه کمبود خاصی برطرف بشه، اما به محض این که وارد مرحلهی جدیدی میشیم، خواستهها و کمبودهای جدیدی برامون شکل میگیرن. این یه واقعیتیه که هیچ راه گریزی ازش نیست.
اما چیزی که این وسط خیلی مهمه اینه که وقتی اون خلأ و فقدان بیش از حد داره ما رو آزار میده به هیچ وجه نباید با هر رهگذری و هر آدمی که میاد میگه سلام حالت چطوره درد و دل کرد. چون اون آدم معلوم نیست کیه که خودت رو براش خوار و خفیف میکنی و اجازه میدی که بفهمه دردها و دغدغههات چیه. دردها و دغدغههای هر آدمی قیمتی هستن، ارزشمندن، نباید پیش هر بیسر و پایی مطرح بشن. اون آدمی که پیشش صحبت میکنی ممکنه تمام وجودش عقده و بدبختی باشه، چرا میای خودت این آدم رو عَلَم میکنی و با حرف زدن باهاش بهش یه اعتبار کاذب میبخشی؟
خودم شخصاً هروقت برای کسی که شناخت چندانی ازش نداشتم سفرهی دلم رو باز کردم باعث شد که فقط و فقط خودم تضعیف بشم و اون رنجی که میکشیدم دو چندان بشه.
مشورت گرفتن از یه آدم اشتباه و درد و دل کردن با یه آدم اشتباه، یعنی کوچیک و ناتوان کردن خودت در مقابل یه آدم حقیر و مزخرف.
باید بارها آدم به خودش گوشزد کنه:
لزومی نداره همه از دغدغهها و خلأهای ما باخبر باشن.
لزومی نداره همه بدونن که الان جای چه چیزی توی زندگیمون خالیه.
لزومی نداره همه شنوندهی آرزوها و تمناهای ما باشن.
حدیث ملاحسینی
یه پست مرتبط توئیتری که باهاش موافقم:
این جمله فریبا وفی خیلی درسته وقتی میگه «هیچکاری بیمعنیتر از آن نیست که بخواهی برای کسی که برایش مهم نیستی از خودت بگویی...»
باید از یه جایی به ادمهایی که یا دوستمون ندارن، یا میگن دوستمون دارن ولی دوست داشتنشون رو حس نمیکنیم و براشون مهم نیستیم، از خودمون نگیم.
•دیکتاتور حانیه•
@OfficialPersianTwitter